جدول جو
جدول جو

معنی پیه صبح - جستجوی لغت در جدول جو

پیه صبح
(هَِ صُ)
سپیدی صبح:
ز فقررتبۀ اهل هنر کمی نپذیرد
چو پیه صبح شد آخر چراغ مهر بخیزد.
محسن تأثیر (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هَِ صُ)
صبحگاه. بامداد:
چند پوشاند ز گاه صبح تا هنگام شام
خاک را خورشید صورت گشتن این رنگین روا.
ناصرخسرو (دیوان چ تهران ص 24)
لغت نامه دهخدا
(هَِ بُ)
پیه که از امعاء بز گیرند و بهترین آن پیه گردۀ او باشد
لغت نامه دهخدا
پیه وا، ثربیه، آش پیه
لغت نامه دهخدا
تصویری از بیضه صبح
تصویر بیضه صبح
خوردمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سپیده صبح
تصویر سپیده صبح
چاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیغ صبح
تصویر تیغ صبح
تیغ پگاه، آه پگاه، آزبای پگاه (آزبا دعا)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیر صبح
تصویر شیر صبح
شیر بامداد، سپیده دم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیه با
تصویر پیه با
آشی که پیه در آن کنند: ثربیه پیه با
فرهنگ لغت هوشیار